محل تبلیغات شما

چت آنا،چت انا



مداد رنگیها مشغول بودندبه جزمداد سفید، هیچکس به اوکار نمیداد،همه میگفتند: تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مدادرنگیها توسیاهی شب گم شده بودند،مدادسفیدتاصبح ماه کشید مهتاب کشید وانقدرستاره کشید که کوچک وکوچکترشد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی  پرنشد

√به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم درکنارهم نباشیم….√

کسانی هستند که ما به ایشان سلام می گوییم و یا ایشان به ما .

آن ها با ما گرد یک میز می نشینند .چای می خورند ،می گویند و می خندند .

شما را به تو و تو را به هیچ بدل می کندد .

آن ها می خواهند که تلقین کنندگان صمیمیت باشند .

می نشینند تا بنای تو فرو بریزد .

می نشینند تا روز اندوه بزرگ .

آنگاه فرارسنده ی نجات بخش هستند.

آنچه بخواهی حتی اگر زبان تو آن را نخواسته باشد برای تو می آورند .

و سوگند می خورند که در راه مهر ،مرگ چون نوشیدن یک فنجان چای  سرد ،کم رنج است .

تو را نگین می کنند در میان حلقه ی گذشت هایشان .

بر فراز گردابی که تو واپسین لحظه ها را در آن احساس می کنی  می چرخند و فریاد می زنند :من !من !


از یاد مران که اینگونه شناسایی ها بیشتر از عداوت انسان راخاک می کند .

مگذار در میان حصار گذشت ها و اندرزها خاکسترت کنند .

بر نزدیک ترین کسان خویش آن زمان که مسیحا صفت به سوی تو می آیند بشور .

مهر آن مطاعی نیست که بشود آزمود .

آخرین جستجو ها

Lola's collection حسن ترابی . viodedhomo dendknockerzchu کاردهی|دانلود|آگهی استخدام|آهنگ vilongsovo خبر فوری OnlineNews 67 درجه sembpamaxsa